صفحه 268
مسئله 1783- اگر دو نفر در چيزى شريك باشند،
بعد يكى از آنها قسمت خود را به شخص ثالثى بفروشد، شريك مىتواند آن را از او
گرفته و قيمتش را بدهد و اين را «اخذ به شُفعه» مىگويند.
مسئله 1784- شفعه، شش شرط دارد:
1- شريك قسمت خود را به شخص ثالث انتقال دهد؛
بنابراين اگر قهراً منتقل شود، مثلاً بهواسطۀ ارث منتقل به ديگرى شود، شريك حقّ
شفعه ندارد.
2- هر دو، شريك در جنس باشند؛ پس اگر كسى
منزلش را فروخت، همسايهاش نمىتواند اخذ به شفعه كند.
3- فقط دو نفر باشند؛ پس اگر سه نفر يا بيشتر
در جنسى شريك باشند و يكى از آنها قسمت خود را بفروشد، ديگران حقّ شفعه نخواهند
داشت.
4- شخصى كه جنس را از خريدار مسترد مىدارد،
بايد بتواند پول آن را بپردازد.
5- اگر مشترى مسلمان است، بايد شريكى كه
مىخواهد اخذ به شفعه كند نيز مسلمان باشد و چنانچه كافر باشد، حقّ شفعه ندارد.
6- شريك همۀ قسمتى را كه مشترى خريده از او
بگيرد و چنانچه مثلاً بخواهد نصف آن را بگيرد، حقّ نخواهد داشت.
مسئله 1785- لازم نيست جنس قابل قسمت باشد،
پس اگر كتابى را با ديگرى شريك باشد، نظير باغ و خانه است و حقّ شفعه نيز در آن
جارى است.
مسئله 1786- اگر شريكى كه مىخواهد اخذ به
شفعه كند در وقت فروختن حاضر نباشد، هنگامى كه حاضر مىشود مىتواند اخذ به شفعه
كند، هرچند مدّت زيادى بر آن گذشته باشد.
مسئله 1787- سفيه و بچّۀ نابالغ و ديوانه حقّ
شفعه دارند، پس اگر جنس، ملك سفيه و شخص ديگرى باشد، بعد آن شخص قسمت خود را
بفروشد، قيّم سفيه مىتواند براى او اخذ به شفعه كند.
مسئله 1788- كسى كه مىخواهد قسمت شريك را از
خريدار بگيرد بايد قيمت آن را به همان مقدارى كه او خريده است بپردازد، خواه قيمت
حقيقى آن قسمت همان مقدار باشد يا نه.
صفحه 269
مسئله 1789- اگر دو شريك مال را تقسيم كنند و
بعد يكى از آنها قسمت خود را بفروشد، ديگرى نمىتواند اخذ به شفعه كند، زيرا اخذ
به شفعه مخصوص صورتى است كه مال تقسيم نشده باشد.
مسئله 1790- حقّ شفعه فورى است و چنانچه شريك
بدون عذر آن را تأخير بيندازد، ديگر نمىتواند اخذ به شفعه كند.